انصاف نیست من انقدر گیج باشم. ولله انصاف نیست...
- شنبه ۱۸ شهریور ۹۶
- ۰۱:۳۰
انصاف نیست من انقدر گیج باشم. ولله انصاف نیست...
هر چقدر هم که کلیشه ای شده باشه ولی یه واقعیته که هیچی بهتر از سلامتی نیست.
باید برم برای خودم خرید کنم. یه شال گل گلی. اینطوری مثلا
و یه لاک خوش رنگ. اوممم. نه ولش کن. حوصله لاک زدن ندارم.
دلم یک آل استار سبز سیدی می خواد. و یک مانتوی چهار خونه.
حوصله ندارم اما.
استرس بدترین چیز دنیاس. استرس دارم. هفت سالی هست که میگم این هفته تموم بشه، این ماه تموم بشه... تموم میشه و نمیشه :|
شایدم من بلد نیستم زندگی کنم. حتما همین طوره
این آهنگ تا اعماق روح آدم نفوذ می کنه...
Status میذارید تو WhatsApp که "خدایا داداش گلمو حفظ کن"؟!
خدا تو کانتکت واتس اپتونه؟
حرفی داری برو مستقیم بزن خب :|
تعطیلات تموم شد و من اومدم خوابگاه و درجریانید که من وقتی بعد از مدت زیادی از خونه بر میگردم چه جوری میشم. در همین راستا دو ساعت زانوی غم بغل کردم و بعد هم 3 ساعت با هم فلتی عزیز حرف زدم تا حالم بهتر شد. بعد هم با هم شام خوردیم و هم چنان صحبت کردیم و هنوزم در حال صحبتیم و الان بهترم.
به زودی انقد سرم شلوغ میشه که دلتنگی یادم میره. ایشالله البته :)
از شدت استرس حالت تهوع دارم و حتی نمیدونم استرسم از چیه!
چنان سر دردی گرفتم که همینجور یه جا افتادم. بابام رفت برام قرص گرفت از داروخونه. چه وضعیه آخه روز اول عید :((((