حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند

بریم که پلنگ وار داشته باشیم همه رو

یک سری کارها هست که ماهها و بلکه سالهاست داره عقب میفته. تصمیم گرفتم تا یک ماه دیگه یا انجامشون بدم یا شروعشون کنم. لیست رو اینجا مینویسم و یک ماه دیگه گزارش تکمیلی.

خرید لپ تاپ

رسیدگی به دندونها

امتحان عملی رانندگی (یه بار فقط امتحان دادم قبلن هاااا :-")

انجام کارهای فارغ التحصیلی

فعلا همینا.

...

رفتم ملاقات بابابزرگ. 

بی جون و بی قرار و در حال درد کشیدن.

تو زندگی فقط باید خوش بود و به فکر سلامتی. هیچ چیزی ارزش نداره. تهش تو پیری تو میمونی و جسمت و خاطراتت. همین. 

هجو

فیلم ساعت پنج عصر رو دیدم. نصفش رو زدم جلو ولی حیف همون وقتی که برای نصفش تلف شد.


Designed By Erfan Powered by Bayan