حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند

گوش کن، جاده صدا می زند از دور قدمهای تو را...

هرچه زمان بیشتر می گذره علاقه ام به موندن تو خونه کمتر میشه. علاقه ام به دیدن فامیل کمتر و کمتر میشه. بیشتر می فهمم که باید برم.

اما نمی دونم با همه اینها چیه که منو پابند کرده به اینجا؟ یا شاید بهتره بگم چیه که منو می ترسونه از رفتن؟

Designed By Erfan Powered by Bayan