به خودم میام می بینم جلو آینه ایستادم، شال قرمزی که بهم میاد سر کردم، حتی رژ هم زدم.
تو نیومدی و من اومدنت رو تمرین می کنم. بیچاره من... بیچاره من...
- دوشنبه ۸ آذر ۹۵
- ۲۱:۵۲
به خودم میام می بینم جلو آینه ایستادم، شال قرمزی که بهم میاد سر کردم، حتی رژ هم زدم.
تو نیومدی و من اومدنت رو تمرین می کنم. بیچاره من... بیچاره من...
مرده شور ببره این بامیلو رو. دهنم سرویس شده واسه یه سفارش.
شنیده ام. بین دوست و آشنا دیده ام. اما هیچکدام این طور غمشان به دل ننشت؛ این طور که خوانده ام...
بدون شک نارنگی ددلاین رو از دست داده وگرنه حتما تو مسابقه میوه های بهشتی دوم میشد. بعد انار!
لاکی که n روز پیش زدم لب پر شده. پالتوم اندازه ام نیست. چکمه ام کهنه شده. عینکم شکسته. موهای دست و پام درومده مثل خرس. دور چشم کبود شده. گلوم میخاره. دوهفته اس سرماخوردم و خوب نمیشم. گزارش آماده نکردم در نتیجه نرفتم استادمو ببینم. آهنگای رو گوشیم مزخرفن. فیلم درست درمون ندارم. کتاب هم. وای فای قطعه.
ولی چای ارل گری هست هنوز.